در هر طواف زمین به دور اریکه پادشاه کواکب 365 بار ظلمت شب را به امید طلوع نور پشت سر گذاشتم ، در این شبانه های ظلمانی هیچگاه امید دمیدن اولین تشعشعات لبخند امپراطور افلاک را به فراموشی نسپردم .سیاهی موهایم به سپیدی گرایید تا باوری باشد برای دمیدن اعظم سپیده ها . و اینکه در آغازین روزهای رویش گل سرخ ، گل افشانی خورشید رویت را به شادی مینشینم